حزن پدر (قرآن)حضرت یعقوب(علیهالسلام) بعد از جدایی فرزندشان دچار حزن و اندوه فراوان شدند. ۱ - حزن حضرت یعقوب در فراغ فرزندجدايى یوسف (علیهالسلام) از پدرش، باعث حزن یعقوب (علیهالسلام): ۱. قال إنّى ليحزننى أن تذهبوا به وأخاف أن يأكله الذّئب وأنتم عنه غفلون. (پدر) گفت من از دورى او غمگين مىشوم و از اين مىترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشيد!. ۲. وتولّى عنهم وقال يأسفى على يوسف وابيضّت عيناه من الحزن فهو كظيم• قالوا تاللّه تفتؤا تذكر يوسف حتّى تكون حرضا أو تكون من الهلكين• قال إنّمآ أشكوا بثّى وحزنى إلى اللّه وأعلم من اللّه ما لاتعلمون. و از آنها روى برگرداند و گفت وا اسفا بر يوسف!، و چشمان او از اندوه سفيد شد اما او خشم خود را فرو مىبرد (و هرگز كفران نمىكرد). گفتند بخدا تو آن قدر ياد يوسف مىكنى تا مشرف به مرگ شوى يا هلاك گردى! گفت من تنها غم و اندوهم را به خدا مىگويم (و شكايت نزد او مىبرم) و از خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد. ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن،ج۷، ص۱۸۹، برگرفته از مقاله «حزن پدر». |